آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Rent

    rent rent

    گذشته‌ی ساده:

    rented

    شکل سوم:

    rented

    سوم‌شخص مفرد:

    rents

    وجه وصفی حال:

    renting

    شکل جمع:

    rents

    معنی rent | جمله با rent

    verb - transitive verb - intransitive A2

    اجاره کردن، کرایه کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    I rented his house.

    خانه‌ی او را اجاره کردم.

    Ghodsi had rented her apartment to me.

    قدسی آپارتمانش را به من اجاره داده بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to rent a bicycle

    دوچرخه کرایه کردن

    a rented car

    ماشین کرایه‌شده

    This house rents for $800 a month.

    اجاره‌ی این خانه ماهی 800 دلار است.

    noun countable

    اجاره، کرایه، بهره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    How much is the rent for this house?

    اجاره‌ی این خانه چقدر است؟

    I pay my rent regularly.

    اجاره‌ی خود را مرتباً می‌پردازم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rent

    1. noun fee paid for use, service, or privilege
      Synonyms:
      payment rental hire lease tariff
      Antonyms:
      purchase
    1. noun opening, split
      Synonyms:
      hole crack rip split break tear breach division fissure fracture flaw rift gash slit slash perforation chink rupture discord dissension schism cleavage faction tatter
      Antonyms:
      closed
    1. verb pay or charge fee for use, service, or privilege
      Synonyms:
      hire lease let charter engage borrow loan lend allow the use of make available put on loan contract sublet take it
      Antonyms:
      buy purchase

    سوال‌های رایج rent

    گذشته‌ی ساده rent چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده rent در زبان انگلیسی rented است.

    شکل سوم rent چی میشه؟

    شکل سوم rent در زبان انگلیسی rented است.

    شکل جمع rent چی میشه؟

    شکل جمع rent در زبان انگلیسی rents است.

    وجه وصفی حال rent چی میشه؟

    وجه وصفی حال rent در زبان انگلیسی renting است.

    سوم‌شخص مفرد rent چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد rent در زبان انگلیسی rents است.

    ارجاع به لغت rent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rent

    لغات نزدیک rent

    • - renowned
    • - rensselaerite
    • - rent
    • - rent out
    • - rent-free
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.