گذشتهی ساده:
rentedشکل سوم:
rentedسومشخص مفرد:
rentsوجه وصفی حال:
rentingشکل جمع:
rentsاجاره کردن، کرایه کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I rented his house.
خانهی او را اجاره کردم.
Ghodsi had rented her apartment to me.
قدسی آپارتمانش را به من اجاره داده بود.
to rent a bicycle
دوچرخه کرایه کردن
a rented car
ماشین کرایهشده
This house rents for $800 a month.
اجارهی این خانه ماهی 800 دلار است.
اجاره، کرایه، بهره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
How much is the rent for this house?
اجارهی این خانه چقدر است؟
I pay my rent regularly.
اجارهی خود را مرتباً میپردازم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rent