فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cleavage

ˈkliːvɪdʒ ˈkliːvɪdʒ

شکل جمع:

cleavages

معنی و نمونه‌جمله

noun

رخ، عمل شکافتن، ورقه‌ورقه شدگی، شکافتگی، تقسیم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the growing cleavage between parents and children

شکاف فزاینده بین والدین و فرزندان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleavage

  1. noun gap
    Synonyms:
    hole split break division separation divide gap fracture rift cleft chasm discontinuity severance schism valley

ارجاع به لغت cleavage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleavage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cleavage

لغات نزدیک cleavage

پیشنهاد بهبود معانی