فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cleft

kleft kleft

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شکاف، چاک، ترک، درز، فضای بین دو چیز

He underwent surgery to repair a cleft palate.

او برای ترمیم شکاف کام تحت عمل جراحی قرار گرفت.

The cleft in the tree trunk revealed a hidden nest.

ترک تنه‌ی درخت لانه‌ای پنهان را آشکار کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Intergluteal cleft

شکاف میان‌سرینی (شکاف باسن)

adjective

تقسیم‌شده، شکاف‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She had a cleft lip, but it did not define her beauty.

او لبی شکاف‌دار داشت، اما زیبایی او را محدود نمی‌کرد.

The cleft oak tree stood tall in the middle of the field.

درخت بلوط شکاف‌دار وسط مزرعه قد علم کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleft

  1. adjective separated, split
    Synonyms:
    separated torn broken split parted cracked ruptured pierced rent cloven riven perforated crannied crenelated sundered
    Antonyms:
    united joined joint
  1. noun break, gap
    Synonyms:
    opening crack gap breach fracture rift crevice slit chink crevasse fissure aperture rent cleavage schism canyon gorge ravine gulch arroyo clove clough rima rime rimation
    Antonyms:
    closure closing solid

Idioms

in a cleft stick

(انگلیس - عامیانه) در وضعیت وخیم

ارجاع به لغت cleft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cleft

لغات نزدیک cleft

پیشنهاد بهبود معانی