آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Perforated

ˈpɜrːfəreɪt̬ɪd ˈpɜːfəreɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

perforates

وجه وصفی حال:

perforating

معنی perforated

adjective

سوراخ‌دار، سوراخ‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد perforated

  1. verb pass into or through, often by overcoming resistance
    Synonyms:
    entered penetrated pierced broken permeated drilled bored punctured stabbed punched pricked slit stamped pounced
  1. having a hole cut through
    Synonyms:
    holey punctured pierced porous perforate cribriform spongeous
  1. verb make a hole into or between, as for ease of separation
    Synonyms:
    broken holed punctured pierced punched breached

سوال‌های رایج perforated

وجه وصفی حال perforated چی میشه؟

وجه وصفی حال perforated در زبان انگلیسی perforating است.

سوم‌شخص مفرد perforated چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد perforated در زبان انگلیسی perforates است.

ارجاع به لغت perforated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perforated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perforated

لغات نزدیک perforated

پیشنهاد بهبود معانی