آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Slit

slɪt slɪt

معنی slit | جمله با slit

noun adverb

چاک، شکاف، درز، چاک دادن، شکافتن، دریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

They slit his throat from ear to ear.

سرش را گوش تا گوش بریدند.

The motor boat was slitting the calm waters of the lake and approaching us.

قایق موتوری آب‌های آرام دریاچه را می‌شکافت و به ما نزدیک می‌شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There was a long slit on either side of her skirt.

در هر یک از طرفین دامن او یک چاک بلند وجود داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد slit

  1. noun small opening, cut
    Antonyms:
  1. verb cut open
    Antonyms:

ارجاع به لغت slit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slit

لغات نزدیک slit

پیشنهاد بهبود معانی