شکل جمع:
incisionsشکاف، برش، چاک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The knife had made a deep incision.
چاقو بریدگی عمیقی ایجاد کرده بود.
The incision was sewn up.
شکاف را بخیه کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «incision» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incision