۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Laceration

ˌlæsəˈreɪʃn ˌlæsəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lacerations

معنی

noun
دریدگی، پارگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laceration

  1. noun cut, wound
    Synonyms:
    injury wound slash rip tear gash slice slit lesion stab pierce

ارجاع به لغت laceration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laceration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/laceration

لغات نزدیک laceration

پیشنهاد بهبود معانی