Incisiveness

American: ɪnˈsaɪsɪv British: ɪnˈsaɪsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
برندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incisiveness

  1. noun keenness and forcefulness of thought or expression or intellect
    Synonyms:
    trenchancy
  1. noun a cutting quality
    Synonyms:
    sharpness edge bite keenness sting

ارجاع به لغت incisiveness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incisiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incisiveness

لغات نزدیک incisiveness

پیشنهاد بهبود معانی