فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Incisiveness

American: ɪnˈsaɪsɪv British: ɪnˈsaɪsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    برندگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد incisiveness

  1. noun Keenness and forcefulness of thought or expression or intellect
    Synonyms: trenchancy
  2. noun A cutting quality
    Synonyms: bite, edge, keenness, sharpness, sting

ارجاع به لغت incisiveness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incisiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incisiveness

لغات نزدیک incisiveness

پیشنهاد بهبود معانی