فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Trenchancy

ˈtrent͡ʃənsi ˈtrent͡ʃənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تیزی، برندگی، قاطعی، نفوذ، شکاف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trenchancy

  1. noun irony or bitterness, as of tone
    Synonyms:
    sarcasm acerbity acidity bitterness incisiveness mordancy acridity causticity mordacity corrosiveness

ارجاع به لغت trenchancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trenchancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trenchancy

لغات نزدیک trenchancy

پیشنهاد بهبود معانی