فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Acidity

əˈsɪdəti əˈsɪdəti

شکل جمع:

acidities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

حموضت، اسیدیته، ترشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the acidity of lime juice

ترشی آب لیمو

Let us test the acidity of this vinegar.

بیایید میزان اسیدی بودن این سرکه را بسنجیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He talked with envious acidity.

او با ترشرویی غبطه‌آمیزی حرف می‌زد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acidity

  1. noun bitterness
    Synonyms:
    sourness tartness acerbity acridness pungency astringency causticity

ارجاع به لغت acidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acidity

لغات نزدیک acidity

پیشنهاد بهبود معانی