امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aperture

ˈæpərtʃʊr ˈæpətʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
روزنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
دهانه یا سوراخ، روزنه، گشادگی
- Pour a drop of oil in the aperture of the (wheel's) hub.
- یک قطره روغن در روزنه‌ی توپی چرخ بچکان.
- If you use a larger aperture, the picture will come out better.
- اگر دریچه دوربین را بازتر کنی عکس بهتر در خواهد آمد.
- aperture lens
- عدسی دهانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aperture

  1. noun hole
    Synonyms:
    breach break chasm chink cleft crack cut eye fissure gap gash interstice opening orifice outlet passage perforation pinhole puncture rift rupture slash slit slot space vent

ارجاع به لغت aperture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aperture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aperture

لغات نزدیک aperture

پیشنهاد بهبود معانی