روزنه
دهانه یا سوراخ، روزنه، گشادگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Pour a drop of oil in the aperture of the (wheel's) hub.
یک قطره روغن در روزنهی توپی چرخ بچکان.
If you use a larger aperture, the picture will come out better.
اگر دریچه دوربین را بازتر کنی عکس بهتر در خواهد آمد.
aperture lens
عدسی دهانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aperture» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aperture