Porous

ˈpɔːrəs ˈpɔːrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more porous
  • صفت عالی:

    most porous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
متخلخل، پر‌منفذ، خلل‌وفرج‌دار، منفذدار، نفوذپذیر، رخنه‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Our defensive lines are porous.
- خطوط دفاعی ما نفوذپذیر است.
- The sponge is made of a porous material that easily absorbs water.
- اسفنج از ماده‌ای نفوذپذیر ساخته شده که به راحتی آب را جذب می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد porous

  1. adjective having holes; absorbent
    Synonyms: absorptive, penetrable, permeable, pervious, spongelike, spongy
    Antonyms: impermeable

ارجاع به لغت porous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «porous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/porous

لغات نزدیک porous

پیشنهاد بهبود معانی