امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Penetrable

    ˈpenɪtrəbl̩ ˈpenɪtrəbl̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more penetrable

    • صفت عالی:

      most penetrable

    معنی

    سوراخ‌شدنی، کاویدنی، نفوذ‌پذیر، رخنه‌پذیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد penetrable

    1. adjective Admitting of penetration or passage into or through
      Synonyms:
      permeable susceptible receptive pervious open passable accessible porose
      Antonyms:
      impenetrable

    ارجاع به لغت penetrable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «penetrable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penetrable

    لغات نزدیک penetrable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return