فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Riven

ˈrɪvn ˈrɪvn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective adverb
    قسمت سوم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد riven

  1. verb To crack or split into two or more fragments by means of or as a result of force, a blow, or strain
    Synonyms: splintered, smashed, shivered, fractured, broken
  2. verb Tear or be torn violently
    Synonyms: split, pulled, torn, ripped, run, cloven

ارجاع به لغت riven

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «riven» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/riven

لغات نزدیک riven

پیشنهاد بهبود معانی