شکاف عمیق، شکاف زدن، رخنه کردن، نفوذ کردن، کافت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
One of the climbers fell into a crevasse.
یکی از کوهنوردان در یخشکافی افتاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crevasse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crevasse