با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ravine

rəˈviːn rəˈviːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ravines

معنی

noun
آب‌کند، دره تنگ و عمیق، دارای دره تنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ravine

  1. noun gap in earth’s surface
    Synonyms: abyss, arroyo, break, canyon, chasm, clove, coulee, crevasse, crevice, cut, defile, ditch, fissure, flume, gorge, gulch, gulf, gully, notch, pass, valley, wash
    Antonyms: plain

ارجاع به لغت ravine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ravine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ravine

لغات نزدیک ravine

پیشنهاد بهبود معانی