آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Gulf

    ɡʌlf ɡʌlf

    گذشته‌ی ساده:

    gulfed

    شکل سوم:

    gulfed

    سوم‌شخص مفرد:

    gulfs

    وجه وصفی حال:

    gulfing

    شکل جمع:

    gulfs

    معنی gulf | جمله با gulf

    noun countable B2

    خلیج

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    Many important ports are located along the Persian Gulf.

    بسیاری از بنادر مهم در امتداد خلیج فارس واقع شده‌اند.

    The Gulf of Mexico is one of the largest gulfs in the world.

    خلیج مکزیک یکی از بزرگ‌ترین خلیج‌های جهان است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Persian Gulf

    خلیج فارس

    noun singular

    (the Gulf) خلیج فارس (و کشورهای دور آن)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The Gulf region plays a strategic role in international politics.

    منطقه‌ی خلیج فارس نقش استراتژیکی در سیاست بین‌الملل ایفا می‌کند.

    She works for a company that does business across the Gulf.

    او برای شرکتی کار می‌کند که در سراسر حوزه‌ی خلیج فارس فعالیت تجاری دارد.

    noun countable formal

    گودال، شکاف، دره، ورطه، چاله (بزرگ و عمیق)

    A huge gulf opened in the ground after the landslide.

    پس‌از رانش زمین، شکافی عظیم در زمین پدیدار شد.

    The mountaineers stood on the edge of a dark, bottomless gulf.

    کوهنوردان در لبه‌ی گودالی تاریک و بی‌انتها ایستاده بودند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the gulf of despair

    ورطه‌ی نومیدی

    noun countable C2

    فاصله، شکاف، اختلاف، تفاوت، گسست

    The cultural gulf between the immigrants and the local community was difficult to overcome.

    شکاف فرهنگی بین مهاجران و جامعه‌ی محلی عبور از آن را دشوار کرده بود.

    There is a growing gulf between their political ideologies.

    اختلاف فزاینده‌ای بین ایدئولوژی‌های سیاسی آن‌ها وجود دارد.

    verb - transitive

    در بر گرفتن، احاطه کردن، فرو بردن، بلعیدن، در خود غرق کردن

    The valley was gulfed in a sea of fog.

    دره در دریایی از مه فرو رفته بود.

    Flames gulfed the entire building before the firefighters arrived.

    پیش‌از آن‌که آتش‌نشان‌ها برسند، شعله‌ها تمام ساختمان را در خود بلعیدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gulf

    1. noun chasm
      Synonyms:
      abyss abysm depth chasm deep
    1. noun a vast interval
      Synonyms:
      distance hiatus interregnum
    1. noun sea inlet
      Synonyms:
      bay harbor cove sound basin bight firth bayou slough whirlpool
    1. noun deep, gaping hole
      Synonyms:
      gap opening hole pit depth void cavity chasm abyss split rift breach hollow well crevasse ravine cleft gulch separation hiatus distance expanse rent shaft depths cave whirlpool

    Collocations

    the gulf

    خلیج فارس

    widening gulf

    شکاف فزاینده، فاصله رو به افزایش

    سوال‌های رایج gulf

    گذشته‌ی ساده gulf چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده gulf در زبان انگلیسی gulfed است.

    شکل سوم gulf چی میشه؟

    شکل سوم gulf در زبان انگلیسی gulfed است.

    شکل جمع gulf چی میشه؟

    شکل جمع gulf در زبان انگلیسی gulfs است.

    وجه وصفی حال gulf چی میشه؟

    وجه وصفی حال gulf در زبان انگلیسی gulfing است.

    سوم‌شخص مفرد gulf چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد gulf در زبان انگلیسی gulfs است.

    ارجاع به لغت gulf

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gulf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gulf

    لغات نزدیک gulf

    • - gulden
    • - gules
    • - gulf
    • - gulf states
    • - gulf stream
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.