Abysm

əˈbɪzəm əˈbɪzəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abysms

معنی

noun
( abyss =) بسیار عمیق، بی‌پایان، غوطه‌ورساختن، مغاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abysm

  1. noun something of immeasurable and vast extent
    Synonyms:
    abyss gulf chasm depth deep

ارجاع به لغت abysm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abysm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abysm

لغات نزدیک abysm

پیشنهاد بهبود معانی