فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Slough

slʌf sluː slʌf slaʊ

گذشته‌ی ساده:

sloughed

شکل سوم:

sloughed

سوم‌شخص مفرد:

sloughs

وجه وصفی حال:

sloughing

شکل جمع:

sloughs

توضیحات:

همچنین می‌توان از sluff به‌ جای slough استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

لجن‌زار، لجن، باتلاق، نهر، انحطاط، در لجن گیر افتادن، پوست ریخته‌شده مار، پوست مار، پوسته خارجی، پوست، سبوس، پوست دله زخم، پوسته‌پوسته شدگی، پوست انداختن، ضربه سنگین زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The dead tissues of the wound will slough off by themselves.

بافت‌های مرده‌ی زخم خود‌به‌خود ور خواهند آمد.

Snakes slough off their skin periodically.

مارها هر چند وقت یکبار پوست می‌اندازند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to slough off bad habits

عادات بد را به دور افکندن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slough

  1. noun a usually low-lying area of soft waterlogged ground and standing water
    Synonyms:
    swamp marsh wetland bog mire marshland morass quagmire swampland fen muskeg quag gangrene sphacelus
  1. verb to cast off by a natural process
    Synonyms:
    shed molt moult throw off exuviate

Phrasal verbs

slough over

ماست‌مالی کردن، عیب‌پوشی کردن

ارجاع به لغت slough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slough

لغات نزدیک slough

پیشنهاد بهبود معانی