فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wetland

ˈwetlənd ˈwetlənd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wetlands

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    تالاب
    • - The wetland is home to a diverse range of plant and animal species.
    • - این تالاب زیستگاه طیف متنوعی از گونه‌های گیاهی و جانوری است.
    • - The wetland is threatened by urban development and pollution.
    • - توسعه‌ی شهری و آلودگی این تالاب را تهدید می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wetland

  1. noun A usually low-lying area of soft waterlogged ground and standing water
    Synonyms: bog, fen, marsh, marshland, mire, morass, muskeg, quag, quagmire, slough, swamp, swampland

ارجاع به لغت wetland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wetland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wetland

لغات نزدیک wetland

پیشنهاد بهبود معانی