فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Swampland

    ˈswɒmplænd ˈswɒmplænd

    شکل جمع:

    swamplands

    معنی

    noun

    باتلاق، مرداب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد swampland

    1. noun low land that is seasonally flooded; has more woody plants than a marsh and better drainage than a bog
      Synonyms:
      swamp
    1. noun a usually low-lying area of soft waterlogged ground and standing water
      Synonyms:
      swamp marsh wetland bog marshland mire slough quagmire fen morass muskeg quag

    ارجاع به لغت swampland

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swampland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swampland

    لغات نزدیک swampland

    پیشنهاد بهبود معانی