فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Moult

moʊlt məʊlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
پوست انداختن، تولک رفتن، پر ریختن، موی ریختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moult

  1. noun periodic shedding of the cuticle in arthropods or the outer skin in reptiles
    Synonyms:
    molting molt moulting ecdysis
  1. verb cast off hair, skin, horn, or feathers
    Synonyms:
    shed molt slough exuviate

ارجاع به لغت moult

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moult» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/moult

لغات نزدیک moult

پیشنهاد بهبود معانی