با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mouldy

ˈmoʊldi ˈməʊldi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more mouldy
  • صفت عالی:

    most mouldy

معنی

کپک‌زده، کهنه و فاسد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mouldy

  1. adjective Covered with or smelling of mold
    Synonyms: moldy, musty

ارجاع به لغت mouldy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mouldy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mouldy

لغات نزدیک mouldy

پیشنهاد بهبود معانی