آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Moldy

ˈmoʊldi ˈməʊldi

صفت تفضیلی:

more moldy

صفت عالی:

most moldy

معنی moldy | جمله با moldy

adjective

کپک‌زده، کپک‌گرفته

moldy bread

نان کپک‌زده

adjective

(در اثر کهنگی یا کهولت یا فساد) مانده، بیات، بوی نا گرفته، پوسیده، مال عهد دقیانوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a moldy professor

استاد خرف

moldy traditions

سنت‌های پوسیده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد moldy

  1. adjective musty
    Synonyms:
    stale smelly stuffy airless dirty rotten rotting mildewy mildewed funky putrid

سوال‌های رایج moldy

صفت تفضیلی moldy چی میشه؟

صفت تفضیلی moldy در زبان انگلیسی more moldy است.

صفت عالی moldy چی میشه؟

صفت عالی moldy در زبان انگلیسی most moldy است.

ارجاع به لغت moldy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moldy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/moldy

لغات نزدیک moldy

پیشنهاد بهبود معانی