صفت تفضیلی:
more putridصفت عالی:
most putridفاسد، متعفن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the putrid cadaver of a cat
لاشهی گندیدهی یک گربه
a putrid smell
بوی گندیدگی، تعفن
the putrid atmosphere of the French court
محیط فاسد دربار فرانسه
this putrid weather!
این هوای گند!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «putrid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/putrid