آخرین به‌روزرسانی:

Putrid

ˈpjuːtrɪd ˈpjuːtrɪd

صفت تفضیلی:

more putrid

صفت عالی:

most putrid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فاسد، متعفن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the putrid cadaver of a cat

لاشه‌ی گندیده‌ی یک گربه

a putrid smell

بوی گندیدگی، تعفن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the putrid atmosphere of the French court

محیط فاسد دربار فرانسه

this putrid weather!

این هوای گند!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد putrid

  1. adjective rotten, stinking
    Synonyms:
    bad smelly foul rank strong decayed tainted decomposed off rotting spoiled contaminated putrefied rancid fetid reeking malodorous stinking moldered noisome whiffy nidorous corrupt
    Antonyms:
    fresh sweet perfumed

سوال‌های رایج putrid

صفت تفضیلی putrid چی میشه؟

صفت تفضیلی putrid در زبان انگلیسی more putrid است.

صفت عالی putrid چی میشه؟

صفت عالی putrid در زبان انگلیسی most putrid است.

ارجاع به لغت putrid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «putrid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/putrid

لغات نزدیک putrid

پیشنهاد بهبود معانی