گذشتهی ساده:
offedشکل سوم:
offedسوم شخص مفرد:
offsوجه وصفی حال:
offingهمچنین میتوان از off of به جای off استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هرازگاهی، گاهوبیگاه، بهطور متناوب، بعضیاوقات، نامنظم
هرازگاهی، گاهوبیگاه، بهطور متناوب، بعضیاوقات، نامنظم
خارج از مسیر، دور از مسیر
خارج از فصل بهخصوص
در بیاور(ید)، بکن!، بکنید!
برو!، بروید!، خارج شو!، جم بخور!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off