با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mortifying

ˈmɔːrt̬əfaɪɪŋ ˈmɔːtɪfaɪɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(بسیار) شرم‌آور، خجالت‌آور
- The mortifying truth was finally revealed.
- حقیقت شرم‌آور سرانجام آشکار شد.
- Her mortifying mistake left everyone speechless.
- اشتباه خجالت‌آور او همه راساکت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت mortifying

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mortifying» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mortifying

لغات نزدیک mortifying

پیشنهاد بهبود معانی