با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Above

əˈbʌv əˈbʌv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb preposition A1
بالا، در بالا، بالای، فراز، درفراز، بالای سر، طبقه‌ی بالا، درآسمان، به بهشت، متجاوز از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He lay down and looked at the branches above.
- او دراز کشید و به شاخه‌های بالای سرش نگاه کرد.
- The stairway leading above.
- پلکانی که به طبقه‌ی بالا می‌رود.
- a gift from above
- یک هدیه‌ی آسمانی
- The house above the high hill.
- خانه‌ای که در بالای تپه‌ی مرتفع قرار دارد.
- Young birds are light brown above.
- بالای بدن پرندگان جوان قهوه‌ای کمرنگ است.
- fifty and above
- متجاوز از پنجاه، پنجاه و بیشتر
- a room above-stairs
- اتاقی در بالاخانه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun plural
بهشت، آسمان، جهان باقی
- those living and those gone above
- آنانکه زنده‌اند و آنانکه به جهان باقی شتافته‌اند
noun plural
مافوق، ارشد، بالا مقام، بالادست
- A colonel is above a major.
- یک سرهنگ مافوق یک سرگرد است.
adjective
نام برده، سابق‌الذکر، فوق‌الذکر، بالاتر، واقع در بالا
- The above is the owner of the horse.
- شخص نام‌برده مالک آن اسب است.
- He is above suspicion.
- در مورد او سوءظن روا نیست.
- He is above taking profits for himself.
- او کسی نیست که منافع را به جیب بزند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد above

  1. preposition higher in position
    Synonyms: aloft, atop, beyond, high, on high, on top of, over, overhead, raised, superior, upon
    Antonyms: below, under
  2. preposition more, higher in amount, degree
    Synonyms: beyond, exceeding, greater than, larger than, over
    Antonyms: below, deficient, fewer, less
  3. preposition superior to
    Synonyms: before, beyond, exceeding, prior to, superior to, surpassing
    Antonyms: inferior, under

Collocations

  • above average

    بالاتر از میانگین، بالاتر از حد متوسط

  • above-mentioned

    مذکور در فوق، نام‌برده، فوق‌الذکر

  • abovestairs

    طبقه بالا

  • above and beyond

    ماورای، فراتر از، فراتر از انتظار، ماورای باور

Idioms

  • above all

    از همه مهمتر، مافوق همه

  • above and beyond

    ماورای، فراتر از، فراتر از انتظار، ماورای باور

ارجاع به لغت above

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «above» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/above

لغات نزدیک above

پیشنهاد بهبود معانی