آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Overhead

ˈoʊvərhed ˈoʊvərhed ˌəʊvəˈhed ˌəʊvəˈhed

معنی overhead | جمله با overhead

noun adjective adverb

بالا، در بالای سر، مخارج کلی، سرجمع

noun adjective adverb

بالاسری، هوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an overhead garage door

در گاراژ که در بالا تا و جمع می‌شود، در بالارو گاراژ

an overhead light

چراغ سقفی، چراغ بالای سر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Overhead cables are more dangerous than underground cables.

کابل‌های هوایی از کابل‌های زیرزمینی خطرناکترند.

an overhead bridge for pedestrians

پل هوایی برای عابر پیاده

Overhead costs are relatively independent of the rate of production.

هزینه‌ی بالاسری نسبتاً از میزان تولید مستقل هستند.

I was looking at the stars overhead.

به ستارگان بالای سرم نگاه می‌کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد overhead

  1. adjective, adverb up above
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. noun general, continuing costs of operation

لغات هم‌خانواده overhead

  • verb - intransitive
    head
  • adverb
    overhead

ارجاع به لغت overhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overhead

لغات نزدیک overhead

پیشنهاد بهبود معانی