فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Headship

ˈhedʃɪp ˈhedʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ریاست، پیشوایی، بزرگی، برتری، تفوق، رهبری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد headship

  1. noun the direction of affairs
    Synonyms:
    control authority primacy

لغات هم‌خانواده headship

  • verb - intransitive
    head

ارجاع به لغت headship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/headship

لغات نزدیک headship

پیشنهاد بهبود معانی