فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Primacy

ˈpraɪməsi ˈpraɪməsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    برتری، تقدم
    • - the primacy of deed over word
    • - برتر بودن عمل از حرف
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد primacy

  1. noun Controlling sway
    Synonyms: supremacy, prelacy, authority

ارجاع به لغت primacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «primacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/primacy

لغات نزدیک primacy

پیشنهاد بهبود معانی