شکل جمع:
trade-offsتوازن، تعادل (میان دو وضعیت یا ویژگی متضاد)
There is always a trade-off between risk and reward in investments.
همیشه در سرمایهگذاریها تعادلی بین ریسک و سود وجود دارد.
Choosing a cheaper option often involves a trade-off with quality.
انتخاب گزینه ارزانتر اغلب با توازنی در کیفیت همراه است.
فدا کردن، معاوضه، بها (پذیرش یک عیب در برابر یک مزیت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For many students, long study hours are a necessary trade-off for getting into a good university.
برای بسیاری از دانشآموزان، ساعتهای طولانی درس خواندن فداکاری ضروریای برای قبولی در دانشگاه خوب است.
Losing some privacy is often a trade-off for being active on social media.
از دست دادن بخشی از حریم خصوصی معمولاً بهایی است که برای فعالیت در شبکههای اجتماعی پرداخت میشود.
شکل جمع trade-off در زبان انگلیسی trade-offs است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trade-off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trade-off