با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Condenser

kənˈdensər kənˈdensə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
چگال‌گر، چگال‌ساز (شخص یا دستگاهی که متراکم یا غلیظ یا هم‌چگال می‌کند )، چگالنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
دستگاه تقطیر، ژاله‌ساز (ابزاری که گاز و بخار را تبدیل به آبگونه می‌کند )
noun
(نورشناسی) هم‌گراگر (عدسی یا عدسی‌هایی که نور را متمرکز می‌کند )، هم‌کانون‌ساز
noun
(برق) خازن، اندوزه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد condenser

  1. noun An electrical device characterized by its capacity to store an electric charge
    Synonyms: capacitor, optical condenser, capacitance, electrical condenser

ارجاع به لغت condenser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «condenser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/condenser

لغات نزدیک condenser

پیشنهاد بهبود معانی