آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Condenser

kənˈdensər kənˈdensə

معنی condenser

noun

چگال‌گر، چگال‌ساز (شخص یا دستگاهی که متراکم یا غلیظ یا هم‌چگال می‌کند )، چگالنده

noun

دستگاه تقطیر، ژاله‌ساز (ابزاری که گاز و بخار را تبدیل به آبگونه می‌کند )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun

(نورشناسی) هم‌گراگر (عدسی یا عدسی‌هایی که نور را متمرکز می‌کند )، هم‌کانون‌ساز

noun

(برق) خازن، اندوزه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد condenser

  1. noun an electrical device characterized by its capacity to store an electric charge
    Synonyms:
    capacitor electrical condenser capacitance optical condenser

ارجاع به لغت condenser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «condenser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condenser

لغات نزدیک condenser

پیشنهاد بهبود معانی