آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

درمانده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / darmaande /

helpless, desolate, castaway, forlorn, desperate, beaten, stranded, prostrate, distressed, frustrated

helpless

desolate

castaway

forlorn

desperate

beaten

stranded

prostrate

distressed

frustrated

فرومانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

به خاطر اتصال ضعیف اینترنتم درمانده شده بودم.

I was frustrated with my slow internet connection.

او از عدم موفقیتش در پیدا کردن شغل درمانده شده بود.

He was frustrated with his lack of success in finding a job.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درمانده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت درمانده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درمانده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درمانده

لغات نزدیک درمانده

پیشنهاد بهبود معانی