کوفته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • فونتیک فارسی

    koofte
  • bruised, pounded, exhausted, tired out
  • meatball, rissole, one who is worn out by fatigue
  • bruised, pounded, exhausted, tired out
  • meatball, rissole, one who is worn out by fatigue
  • خوراک پزی
  • dumpling
  • wrought
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کوفته

پیشنهاد و بهبود معانی