فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دولت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حکومت

فونتیک فارسی

dõlat
اسم

government, state, cabinet, big brother, administration, raj

نیاز به هماهنگی و تداوم در سیاست دولت

the need for consistency and continuity in government policy

دولت دستور داد اخبار مربوط به اعدام‌ها سانسور شود.

The government ordered a blackout on the news about the executions.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دولت برای تأمین هزینه‌های راه‌سازی پول کافی ندارد.

The government does not have enough money to finance road building.

مال و ثروت

فونتیک فارسی

dõlat
اسم

wealth, riches

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

دولت و شهرت

wealth and fame

دولت بدون سلامتی هیچ است.

Wealth is nothing without health.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دولت

  1. مترادف:
    اقبال بخت طالع
    متضاد:
    نکبت
  1. مترادف:
    تمکن تمول ثروت مکنت هستی
  1. مترادف:
    حکومت کابینه

ارجاع به لغت دولت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دولت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دولت

لغات نزدیک دولت

پیشنهاد بهبود معانی