آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تمکن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamakkon /

financial ability, affluence, wealth

financial ability

affluence

wealth

توانایی مالی

تمکنش به او این امکان را داد تا رویای خود را برای سفر به جهان دنبال کند.

Her financial ability allowed her to pursue her dream of traveling the world.

این سازمان غیرانتفاعی به‌دلیل تمکن محدود برای انجام ماموریت خود تلاش کرد.

The nonprofit organization struggled to fulfill its mission due to limited affluence.

اسم
فونتیک فارسی / tamakkon /

گیاه‌شناسی placentation

placentation

آرایش تخمک‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

گونه های متفاوت انواع مختلفی از تمکن را نشان می‌دهند.

Different species exhibit various types of placentation.

مطالعه‌ی تمکن در گیاهان، بینش‌هایی را در مورد تاریخچه‌ی تکامل آن‌ها ارائه می‌دهد.

The study of placentation in plants provides insights into their evolutionary history.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمکن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت تمکن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمکن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمکن

لغات نزدیک تمکن

پیشنهاد بهبود معانی