امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تمکن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

توانایی مالی

فونتیک فارسی

tamakkon
اسم
financial ability, affluence, wealth

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- تمکنش به او این امکان را داد تا رویای خود را برای سفر به جهان دنبال کند.

- Her financial ability allowed her to pursue her dream of traveling the world.

- این سازمان غیرانتفاعی به‌دلیل تمکن محدود برای انجام ماموریت خود تلاش کرد.

- The nonprofit organization struggled to fulfill its mission due to limited affluence.
آرایش تخمک‌ها

فونتیک فارسی

tamakkon
اسم
گیاه‌شناسی placentation

- گونه های متفاوت انواع مختلفی از تمکن را نشان می‌دهند.

- Different species exhibit various types of placentation.

- مطالعه‌ی تمکن در گیاهان، بینش‌هایی را در مورد تاریخچه‌ی تکامل آن‌ها ارائه می‌دهد.

- The study of placentation in plants provides insights into their evolutionary history.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمکن

  1. مترادف:
    تعین تمول تنعم توانگری ثروت دارایی دولت مال مکنت منال
    متضاد:
    افلاس تهیدستی فقر

ارجاع به لغت تمکن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمکن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تمکن

لغات نزدیک تمکن

پیشنهاد بهبود معانی