فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ثروت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارایی

فونتیک فارسی

servat
اسم

wealth, money, riches, affluence, means, wealthiness, possessions, asset, fortune, opulence, property, mammon, resources, gold, lucre, silver

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ثروت نامشروع

ill-gotten money

تطمیع ثروت و قدرت

the allure of wealth and power

نمونه‌جمله‌های بیشتر

ثروت او را بین ده تا دوازده میلیون دلار تخمین می‌زنند.

His worth is estimated anywhere from ten to twelve million dollars.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ثروت

  1. مترادف:
    تمکن تمول دارایی دولت غنا مال مکنت ملک منال نعمت نوا هستی

ارجاع به لغت ثروت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ثروت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ثروت

لغات نزدیک ثروت

پیشنهاد بهبود معانی