آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

دولت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dõlat /

government, state, cabinet, big brother, administration, raj

government

state

cabinet

big brother

administration

raj

حکومت

نیاز به هماهنگی و تداوم در سیاست دولت

the need for consistency and continuity in government policy

دولت دستور داد اخبار مربوط به اعدام‌ها سانسور شود.

The government ordered a blackout on the news about the executions.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دولت برای تأمین هزینه‌های راه‌سازی پول کافی ندارد.

The government does not have enough money to finance road building.

اسم
فونتیک فارسی / dõlat /

wealth, riches

wealth

riches

مال و ثروت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

دولت و شهرت

wealth and fame

دولت بدون سلامتی هیچ است.

Wealth is nothing without health.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دولت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:

سوال‌های رایج دولت

دولت به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دولت» در زبان انگلیسی به government ترجمه می‌شود.

این واژه به نهادی اشاره دارد که مسئول مدیریت امور عمومی، اجرای قوانین، سیاست‌گذاری و ارائه خدمات به جامعه است. دولت از ارکان مختلفی تشکیل شده است که وظایف آن‌ها شامل ایجاد نظم، حفاظت از حقوق شهروندان، اداره‌ی منابع عمومی و برنامه‌ریزی برای توسعه‌ی کشور یا جامعه است. دولت مفهومی بنیادین در زندگی اجتماعی و سازمان‌دهی جوامع انسانی محسوب می‌شود.

از منظر ساختاری، دولت معمولاً شامل بخش‌های مقننه، مجریه و قضایی است که هر کدام وظایف مشخصی دارند. بخش مقننه مسئول تصویب قوانین، بخش مجریه اجرای آن‌ها و اداره‌ی روزمره‌ی امور کشور را بر عهده دارد و بخش قضایی نیز در حل اختلاف‌ها و تفسیر قوانین نقش ایفا می‌کند. این تفکیک قدرت به منظور ایجاد تعادل و جلوگیری از تمرکز بیش از حد قدرت در یک نهاد انجام می‌شود.

دولت‌ها همچنین مسئول مدیریت منابع و ارائه خدمات عمومی هستند. این خدمات می‌تواند شامل آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، امنیت، زیرساخت‌ها و حمایت اجتماعی باشد. ارائه‌ی این خدمات نه تنها رفاه عمومی را افزایش می‌دهد، بلکه باعث تقویت اعتماد مردم به نظام مدیریتی و پایداری جامعه می‌شود. عملکرد دولت‌ها نقش حیاتی در کیفیت زندگی شهروندان دارد و کارایی و عدالت در ارائه‌ی خدمات، شاخص مهمی برای ارزیابی عملکرد آن‌ها محسوب می‌شود.

از منظر اقتصادی و برنامه‌ریزی، دولت مسئول تنظیم سیاست‌های مالی، اقتصادی و توسعه‌ای است. دولت‌ها با برنامه‌ریزی بودجه، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی و ایجاد چارچوب قانونی برای فعالیت‌های اقتصادی، نقش مهمی در توسعه پایدار و رشد اقتصادی کشور دارند. علاوه بر این، دولت‌ها می‌توانند با تنظیم مقررات، حمایت از صنایع و مدیریت بازارها، تعادل اقتصادی را حفظ کنند و از بحران‌های مالی پیشگیری نمایند.

«دولت» مفهومی چندبعدی است که هم مدیریت عملی جامعه، هم برنامه‌ریزی اقتصادی و هم ارائه خدمات عمومی را در بر می‌گیرد. این واژه یادآور ضرورت سازمان‌دهی، همکاری و مسئولیت‌پذیری در زندگی جمعی انسان‌ها است. دولت، به عنوان نهادی که نظم، قانون و امنیت را برقرار می‌کند، پایه‌ای برای پیشرفت، رفاه و توسعه‌ی پایدار جامعه به شمار می‌رود.

ارجاع به لغت دولت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دولت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دولت

لغات نزدیک دولت

پیشنهاد بهبود معانی