امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تمشیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سر و سامان دادن

فونتیک فارسی

tamshiyat
اسم
reorganization, reform, managing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- تمشیت این حوزه منجر به افزایش بهره‌وری و کارایی شد.

- The reorganization of this department led to increased productivity and efficiency.

- تمشیت امور

- setting things in order

- تمشیت حوزه به منظور افزایش کارایی

- reorganization of department to improve efficiency
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمشیت

  1. مترادف:
    اسم
  1. مترادف:
    اداره راه‌اندازی رهبری مدیریت
  1. مترادف:
    راندن راه‌انداختن سروسامان دادن
  1. مترادف:
    سامان‌دهی سامان‌بخشی

ارجاع به لغت تمشیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمشیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تمشیت

لغات نزدیک تمشیت

پیشنهاد بهبود معانی