آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

    مدیریت به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / modiriyyat /

    directorship, management, conduct, direction, principalship, supervision, editorship, managing, directorate, administration

    directorship

    management

    conduct

    direction

    principalship

    supervision

    editorship

    managing

    directorate

    administration

    توانایی و تدبیر اداره کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    مدیریت دانشگاه

    the university administration

    مدیریت و مسئولیت‌های مربوطه

    management and the duties associated with it

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    سوء مدیریت آنان کشور را به فقر و فلاکت کشید.

    Their mismanagement left the country impoverished.

    مدیریت خوب موجب رونق رستوران شد.

    Good management caused the restaurants prosperity.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مدیریت

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تدبیر کیاست
    مترادف:
    ریاست
    مترادف:
    تمشیت

    سوال‌های رایج مدیریت

    مدیریت به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مدیریت» در زبان انگلیسی به management ترجمه می‌شود.

    مدیریت یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در ساختارهای انسانی، سازمانی و اجتماعی است. این واژه به فرایندی اشاره دارد که طی آن منابع گوناگون از جمله نیروی انسانی، زمان، سرمایه، اطلاعات و تجهیزات به‌صورت هدفمند سازمان‌دهی، هدایت و کنترل می‌شوند تا به نتایج مشخصی دست یابند. مدیریت، صرفاً به معنای فرمان‌دادن یا نظارت نیست، بلکه هنری است در برقراری تعادل میان منابع و اهداف، تصمیم‌گیری در موقعیت‌های پیچیده، و الهام‌بخشی به دیگران برای حرکت در مسیر درست.

    در سطح فردی، مدیریت به توانایی سامان‌دهی امور زندگی شخصی و شغلی بازمی‌گردد. فردی که از مهارت‌های مدیریت زمان، برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی برخوردار است، می‌تواند با بهره‌وری بیشتری زندگی کند و به اهداف خود نزدیک‌تر شود. این نوع از مدیریت، زیرمجموعه‌ای از «خودمدیریتی» (self-management) محسوب می‌شود و در بسیاری از آموزش‌ها و نظام‌های تربیتی، مورد تأکید قرار می‌گیرد.

    در عرصه‌ی سازمانی و حرفه‌ای، مدیریت به مجموعه‌ای از وظایف و نقش‌ها اطلاق می‌شود که در جهت تحقق اهداف سازمان، استفاده‌ی بهینه از منابع و هماهنگی بین واحدها انجام می‌گیرد. وظایف اصلی مدیریت در این حوزه شامل برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، نظارت و ارزیابی است. مدیران در سطوح مختلف سازمان از مدیران ارشد تا سرپرستان واحدهای کوچک، نقش‌هایی کلیدی در تصمیم‌سازی، حل مسئله و ایجاد انگیزه در تیم‌ها دارند. دانش مدیریت نیز در قالب رشته‌های دانشگاهی و تخصصی با گرایش‌هایی چون مدیریت منابع انسانی، مدیریت مالی، مدیریت استراتژیک و... آموزش داده می‌شود.

    در مقیاس کلان، مدیریت می‌تواند به شیوه‌ی هدایت جوامع، نهادها و حتی بحران‌ها اشاره داشته باشد. برای مثال، مدیریت بحران به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که در هنگام بروز بلایای طبیعی، حوادث اجتماعی یا چالش‌های اقتصادی، برای کاهش آسیب‌ها و بازگشت به شرایط عادی اتخاذ می‌شود. همچنین، مفهوم مدیریت پایدار (sustainable management) امروزه در پاسخ به دغدغه‌های زیست‌محیطی و توسعه‌ی متوازن، اهمیت ویژه‌ای یافته است.

    مدیریت را می‌توان تلفیقی از علم، مهارت و هنر دانست. مدیر موفق کسی است که نه‌تنها دانش کافی برای تحلیل و برنامه‌ریزی دارد، بلکه توانایی برقراری ارتباط مؤثر، تشویق خلاقیت، و رهبری انسانی و اخلاق‌مدار را نیز در خود پرورش داده است. مدیریت، قلب تپنده‌ی هر نهاد و سازمانی است؛ عنصری که اگر به‌درستی به‌کار گرفته شود، می‌تواند منجر به رشد، تحول و موفقیت شود.

    ارجاع به لغت مدیریت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مدیریت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدیریت

    لغات نزدیک مدیریت

    • - مدیره
    • - مدیره مدرسه
    • - مدیریت
    • - مدیریت بحران
    • - مدیریت راه آهن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.