آخرین به‌روزرسانی:

تدبیر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tadbir /

tact, tactfulness, discernment, judiciousness, perceptiveness, savior-faire, astuteness, prudence, foresightedness, acumen, foresight

تمهید، چاره‌اندیشی

تدبیر دولت برای پیکار با بی‌سوادی

a government scheme for fighting illiteracy

تدبیر او موجب نجات جان همه‌ی ما شد.

Her foresight saved the lives of all of us.

اسم
فونتیک فارسی / tadbir /

policy, stratagem, strategy, course of action, diplomacy, plan of action, measure, scheme, plan, tactics

سیاست، خط مشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

برای اینکه باعث رنجش کارگران نشویم باید عقل و تدبیر به کار بریم.

To avoid offending the workers, we need wisdom and diplomacy.

آرام نگه داشتن او مستلزم تدبیر بسیار خواهد بود.

It will require a lot of tact to keep her calm.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تدبیر

  1. مترادف:
    پایان‌نگری تمهید چاره چاره‌اندیشی حزم درایت رایزنی سیاست شگرد کیاست مشورت مشی وسیله

ارجاع به لغت تدبیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تدبیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تدبیر

لغات نزدیک تدبیر

پیشنهاد بهبود معانی