آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

رایزنی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / raayzani /

counsellorship, consultation, conferral, counsel, conferring, guidance, advising

counsellorship

consultation

conferral

counsel

conferring

guidance

advising

مشاوره، مشورت

رایزنی او در طول فرایند مذاکره بسیار مهم بود.

His counsellorship was crucial during the negotiation process.

جلسات رایزنی هر هفته برگزار می‌شد.

The consultation sessions were held every week.

اسم
فونتیک فارسی / raayzani /

the status or standing of an attache

the status or standing of an attache

مقامی در سفارت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او درباره‌ی رایزنی در جامعه‌ی دیپلماتیک صحبت کرد.

She discussed the standing of the attache in the diplomatic community.

قبل‌از جلسه باید رایزنی را روشن کنیم.

We need to clarify the standing of the attache before the meeting.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رایزنی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت رایزنی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رایزنی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رایزنی

لغات نزدیک رایزنی

پیشنهاد بهبود معانی