consulting, deliberation, consultation, counselling, advice, consultancy, guidance
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او برای مشاوره با پزشک تماس گرفت.
He called the doctor for a consultation.
کشیش به کسانی که بهدنبال مشاورهی معنوی بودند، راهنمایی و مشاوره میداد.
The priest provided guidance and counseling to those seeking spiritual advice.
کلمهی «مشاوره» در زبان انگلیسی به counseling یا consultation ترجمه میشود. این دو واژه بسته به بافت کاربردی، معانی متفاوتی دارند؛ «counseling» بیشتر در زمینههای روانشناسی و سلامت ذهن به کار میرود، در حالیکه «consultation» معمولاً به راهنمایی تخصصی در حوزههایی مانند کسبوکار، پزشکی یا حقوق اشاره دارد.
مشاوره به فرآیندی گفته میشود که در آن یک فرد (مشاور) با استفاده از دانش، تجربه و مهارتهای حرفهای خود، به فرد دیگر (مراجع) کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرد، چالشهایش را بهتر درک کند، یا در مسیر رشد شخصی، شغلی یا روانی گام بردارد. مشاوره میتواند در قالب گفتوگو، تحلیل موقعیت، ارائهی راهکار و حتی گوشدادن فعال انجام شود.
هدف اصلی مشاوره کمک به افزایش آگاهی فرد، ارتقای توان تصمیمگیری و بهبود کیفیت زندگی اوست.
مشاوره در حوزههای متنوعی کاربرد دارد. در روانشناسی، افراد برای رفع اضطراب، افسردگی، مشکلات خانوادگی یا بحرانهای فردی به مشاور مراجعه میکنند. در حوزهی تحصیلی یا شغلی، مشاوره به فرد کمک میکند مسیر مناسبتری برای آیندهاش انتخاب کند. در زمینههای حقوقی یا اقتصادی نیز مشاوران متخصص میتوانند با تحلیل شرایط و قوانین، بهترین پیشنهادها را ارائه دهند.
فرهنگ مشاوره در جوامع مختلف در حال رشد است. زمانی تصور میشد مراجعه به مشاور نشانهی ضعف یا بحران است، اما امروزه مشاوره بیشتر بهعنوان ابزاری برای رشد فردی، آگاهی و سلامت روان شناخته میشود.
مشاوره یعنی گفتوگویی آگاهانه و هدفمند، برای بهتر دیدن، بهتر فهمیدن و بهتر تصمیمگرفتن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشاوره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشاوره