آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ مهر ۱۴۰۴

    Atop

    əˈtɑːp əˈtɒp

    معنی atop | جمله با atop

    plural adverb preposition

    در بالا، بالا، به‌ طرف بالا، در روی، در بالای

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Sherry stood atop the mountain.

    شری روی کوه ایستاد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد atop

    1. adverb
      Synonyms:
      upon onto up-on

    سوال‌های رایج atop

    معنی atop به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی atop در زبان فارسی به «در بالای» یا «بر فراز» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای نشان دادن موقعیت مکانی چیزی استفاده می‌شود که بالاتر از شیء یا سطح دیگری قرار دارد و معمولاً حس بلندی، تسلط یا برجستگی را منتقل می‌کند. Atop حرف اضافه (preposition) است و در متون رسمی، ادبی و حتی روزمره کاربرد دارد، اما بیشتر لحن توصیفی و ادبی به جمله می‌بخشد.

    از نظر معنایی، atop بیانگر قرارگیری فیزیکی یا مکانی است که چیزی بر سطح دیگری قرار دارد. برای مثال، جمله‌ی A flag was planted atop the hill به این معناست که «پرچمی بر فراز تپه نصب شده بود». در این کاربرد، واژه حس ارتفاع و برجستگی را منتقل می‌کند و توجه خواننده را به موقعیت خاص جلب می‌کند.

    در متون ادبی و داستانی، atop برای ایجاد تصویرهای بصری قوی و توصیفی استفاده می‌شود. نویسندگان ممکن است از آن برای توصیف صحنه‌ها، طبیعت یا ساختارهای برجسته بهره ببرند. برای نمونه، A castle stood atop the rocky cliffs یعنی «قلعه‌ای بر فراز صخره‌های صلب قرار داشت». این کاربرد حس شکوه، قدرت و موقعیت غالب را القا می‌کند.

    در متون فنی یا توصیفی، atop برای مشخص کردن مکان دقیق اشیاء یا تجهیزات نیز کاربرد دارد. برای مثال، The antenna is mounted atop the building به این معناست که «آنتن بر بالای ساختمان نصب شده است». این کاربرد به وضوح موقعیت و جایگاه یک شیء را نشان می‌دهد و به مخاطب کمک می‌کند تا موقعیت آن را به شکل دقیق تصور کند.

    به‌طور استعاری، atop می‌تواند بیانگر برتری، تسلط یا مقام بالاتر نیز باشد. برای مثال، She sits atop the corporate hierarchy یعنی «او در رده‌های بالای هرم سازمانی قرار دارد». این کاربرد نشان می‌دهد که واژه علاوه بر بعد مکانی، توانایی انتقال مفاهیم اجتماعی، قدرت و برتری را نیز دارد و می‌تواند به‌صورت نمادین در متون مختلف به کار رود.

    ارجاع به لغت atop

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «atop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atop

    لغات نزدیک atop

    • - atonic
    • - atony
    • - atop
    • - ATP
    • - atrabilious
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.