آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Roof

    ruːf ruːf

    گذشته‌ی ساده:

    roofed

    شکل سوم:

    roofed

    سوم‌شخص مفرد:

    roofs

    وجه وصفی حال:

    roofing

    شکل جمع:

    roofs

    معنی roof | جمله با roof

    noun countable

    سقف، بام (ساختمان)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    The roof of the house was covered in snow.

    سقف خانه پوشیده از برف بود.

    We went on the roof to fly kites.

    برای بادبادک‌پرانی روی بام رفتیم.

    noun countable

    سقف (خودرو)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    A small bird perched on the roof of the moving van.

    پرنده‌ی کوچکی روی سقف ون در حال حرکت نشسته بود.

    The roof of the double-decker bus provided passengers with a great view of the city.

    سقف اتوبوس دو طبقه منظره‌ی بسیار خوبی از شهر را برای مسافران فراهم می‌کرد.

    verb - transitive

    سقف زدن، سقف‌دار کردن

    The construction workers roofed the house.

    کارگران ساختمانی به خانه سقف زدند.

    He hired a professional team to roof his new office building.

    او یک تیم حرفه‌ای را برای سقف‌دار کردن ساختمان اداری جدید خود استخدام کرد.

    noun countable

    کالبدشناسی سقف (دهان)، کام

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

    مشاهده

    The roof of my mouth is sensitive to hot foods.

    سقف دهان من به غذاهای گرم حساس است.

    The dentist examined the roof of my mouth.

    دندان‌پزشک کام من را معاینه کرد.

    noun

    سقف (اشاره به خود خانه)

    They lived under the same roof for many years.

    آنان سال‌ها با هم در زیر یک سقف زندگی کردند.

    He didn't have a roof over his head.

    سقفی بالای سرش نداشت.

    noun

    سقف، بالاترین نقطه

    Reaching the roof of the volcano was difficult.

    رسیدن به سقف آتش‌فشان دشوار بود.

    Climbing to the roof of the mountain was a challenging experience.

    صعود به بالاترین نقطه‌ی کوه تجربه‌ای چالش‌برانگیز بود.

    noun

    مجازی سقف

    The roof of my budget is $500 for this project.

    سقف بودجه‌ی من برای این پروژه پانصد دلار است.

    We have reached the roof of our potential in this project.

    در این پروژه به سقف پتانسیل خود رسیده‌ایم.

    verb - transitive

    پوشاندن (سقف) (اغلب در ترکیب می‌آید)

    A hut that was roofed with straw.

    کلبه‌ای که بام آن پوشیده از خس‌وخاشاک بود.

    This village was filled with slate-roofed houses.

    این روستا پر از خانه‌هایی بود که سقف آن‌ها پوشیده از تخته‌سنگ بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد roof

    1. noun the highest point
      Synonyms:
      top summit peak apex height crest cap crown cover covering rooftop housetop ceiling house home habitation shelter tent dome canopy awning cupola vertex gable gambrel parapet rafter slate truss palate

    Idioms

    go through the roof

    1- بسیار خشمگین شدن 2- (قیمتها) بسیار بالا رفتن

    have no roof over one's head

    بی‌خانمان بودن، جای زندگی نداشتن

    raise the roof

    (عامیانه) 1- (از خشم یا شادی و غیره) سروصدا به پا کردن 2- (شدیداً) شکایت کردن، (بلند) شکوه کردن

    the roof of the world

    جای بلند، فلات (به‌ویژه فلات تبت)

    hit the roof (or ceiling)

    (عامیانه) از جا دررفتن، (از شدت خشم) به‌خود پریدن

    سوال‌های رایج roof

    گذشته‌ی ساده roof چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده roof در زبان انگلیسی roofed است.

    شکل سوم roof چی میشه؟

    شکل سوم roof در زبان انگلیسی roofed است.

    شکل جمع roof چی میشه؟

    شکل جمع roof در زبان انگلیسی roofs است.

    وجه وصفی حال roof چی میشه؟

    وجه وصفی حال roof در زبان انگلیسی roofing است.

    سوم‌شخص مفرد roof چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد roof در زبان انگلیسی roofs است.

    ارجاع به لغت roof

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «roof» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roof

    لغات نزدیک roof

    • - rood
    • - rood screen
    • - roof
    • - roof garden
    • - roof rack
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.