امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Apex

ˈeɪpeks ˈeɪpeks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    apices

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع apexes به‌ جای apices استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
نوک، سر، رأس زاویه، تارک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun
اوج، نوک
- apex of a triangle
- رأس مثلث
- the apex of a mountain
- قله‌ی کوه
- the apex of the tongue
- نوک زبان
- the apex of his fame
- اوج شهرت او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد apex

  1. noun top, high point
    Synonyms:
    top point height peak summit tip maximum crest crown zenith climax pinnacle culmination greatest max acme vertex apogee meridian cusp roof spire sublimity tops most up there ne plus ultra
    Antonyms:
    nadir

ارجاع به لغت apex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apex

لغات نزدیک apex

پیشنهاد بهبود معانی