با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Zenith

ˈzenɪθ ˈzenəθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    zeniths

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    (هندسه) سمت‌الرأس، بالاترین نقطه آسمان، قله، اوج
    • - He fell from the zenith of loftiness to the nadir of wretchedness.
    • - از اوج رفعت به حضیض ذلت افتاد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد zenith

  1. noun top
    Synonyms: acme, altitude, apex, apogee, cap, capper, capstone, climax, crest, crown, culmination, elevation, eminence, height, high noon, high point, meridian, payoff, peak, pinnacle, roof, summit, tiptop, topper, vertex
    Antonyms: bottom, nadir

ارجاع به لغت zenith

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zenith» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zenith

لغات نزدیک zenith

پیشنهاد بهبود معانی