شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای سوم: mattress topper
(وسیله) تزئینی، دکوری
The Christmas tree was the centerpiece of the room, adorned with a sparkling star topper.
درخت کریسمس در وسط اتاق بود که با وسیلهی دکوری ستارهای درخشان تزئین شده بود.
The birthday gift included a fancy bottle opener as a topper.
هدیهی تولد دارای یک بازکنندهی فانتزی بهعنوان وسیلهی تزئینی بود.
غذا و آشپزی (در غذا، کیک، سالاد و ...) تزئین، گارنیش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The bacon crumbs served as a savory topper on the potato soup.
تکههای بیکن بهعنوان یک تزئین خوشطعم روی سوپ سیبزمینی استفاده میشود.
The creamy chocolate sauce served as the perfect topper for the warm brownie.
سس شکلاتی خامهای بهعنوان تزئین عالی برای براونی گرم استفاده میشود.
پد تشک، رویهی تشک
I need to buy a new topper for my mattress because it feels too firm.
من باید یک پد تشک جدید برای تشکم بخرم؛ زیرا خیلی سفت به نظر میرسد.
The hotel room had a plush topper that made the bed incredibly cozy.
اتاق هتل یک رویهی تشک مخملی داشت که تخت را فوقالعاده راحت میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «topper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/topper