فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Topper

ˈtɑːpər ˈtɒpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    هرس کن، شاخه زن، سوهان، چیز عالی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد topper

  1. noun The person who is most outstanding or excellent; someone who tops all others
    Synonyms: best
  2. noun A man's hat with a tall crown; usually covered with silk or with beaver fur
    Synonyms: dress hat, high-hat, opera-hat, silk hat, stovepipe, top-hat, beaver

ارجاع به لغت topper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «topper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topper

لغات نزدیک topper

پیشنهاد بهبود معانی