امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Beaver

    ˈbiːvər ˈbiːvə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      beavers

    معنی و نمونه‌جمله

    noun verb - intransitive
    قسمتی از کلاه‌خود که پایین صورت را می‌پوشاند، (جانورشناسی) سگ آبی، پوست سگ آبی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - They beaver away night and day.
    - آنان شب و روز جان می‌کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد beaver

    1. noun A hat made with the fur of a beaver (or similar material)
      Synonyms:
      castor dress hat high-hat opera-hat silk hat stovepipe top-hat topper
    1. noun The soft brown fur of the beaver
      Synonyms:
      beaver fur
    1. verb Work hard on something
      Synonyms:
      beaver-away
    1. noun A native or resident of Oregon
      Synonyms:
      oregonian

    Idioms

    ارجاع به لغت beaver

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «beaver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beaver

    لغات نزدیک beaver

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return